از آنجایی که از ابتدا به رشتههای علوم انسانی علاقهمند بودم، رشته اقتصاد دانشگاه تهران انتخاب اولم بود. در این دوره بود که یاد گرفتم انسانها، موجودات عقلانی هستند و برای انتخابها و تصمیمهای زندگیشان از اصول منطقی استفاده میکنند. اما هنگامی که میخواستم رفتار افراد اطرافم را تحلیل کنم، با یک تناقض آشکار روبهرو میشدم. این افراد آنگونه که در علم اقتصاد فرض میشود، رفتار نمیکردند. ابتدا به این موضوع تردید کردم که شاید این مسئله افراد دور و اطراف من است، اما با شرکت در دورههای علوم شناختی، علوم اعصاب و علوم اعصاب شناختی دریافتم که اساساً تصمیمگیری افراد بسیار پیچیدهتر از آنی است که ما در علم اقتصاد به سادگی فرض میکنیم. همین دورهها بود که مسیر زندگی من را به فهم بیشتر رفتار افراد و کمک به آنها برای تصمیمگیری بهتر در جهت داشتن زندگیای شادتر، سالمتر و ثروتمندتر رهنمون کرد. بههمین جهت تصمیم گرفتم مطالعاتم را در حوزه اقتصاد رفتاری بیشتر کنم.
با توجه به علاقهمندیهایم، تصمیم گرفتم برای دوره کارشناسیارشد وارد دانشگاه صنعتی شریف شوم. مسیر از آنچه که تصور اولیهام بود، بسیار راحتتر بود. با همراهی یک اقتصاددان و یک دانشمند علوم اعصاب، توانستم پایاننامهام را در حوزهای میان رشتهای از اقتصاد و روانشناسی شناختی به سرانجام برسانم. در کنار آن، توانستیم با همراهی اساتید، آزمایشگاه علوم رفتاری را در دانشکده مدیریت و اقتصاد تأسیس کنیم. اگرچه این آزمایشگاه در ابتدا تنها 1 دانشجو داشت، اما در حال حاضر چندین دانشجو از دانشگاههای مختلف کشور، پایاننامههای خود را در حوزههای مرتبط با اقتصاد رفتاری انجام میدهند.
در همین دوره بود که با اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاستگذاری آشنا شدم. در اندیشکدهها و مراکز سیاستی دنیا میدیدم که گروههای مختلفی در حال شکلگرفتن است که تلاش میکنند با استفاده از یافتههای اقتصاد رفتاری (آنچه که بهعنوان «تلنگر» شناخته میشود) به طراحی سیاستهایی اثربخشتر بپردازند. بههمین دلیل، «گروه سیاستگذاری رفتاری» را در اندیشکده راهاندازی کردیم. در حال حاضر، این گروه با نهادهای دولتی مختلفی در حال همکاری است.
از طریق تعامل با سیاستگذاران متوجه شدم که نیازمند تقویت برخی از مهارتها از جمله رهبری هستم. بههمین دلیل بر آن شدم تا برای دورهای در حوزه سیاستگذاری عمومی اقدام کنم. نتیجه این تلاشها، پذیرش در دوره MPAID دانشگاه هاروارد بود.
انشاءالله پس از پایان این دوره و کسب تجربههای بینالمللی در حوزه سیاستگذاری و توسعه، قصد دارم با همراهی همه کسانی که در طول این سالها یاریرسان من بودهاند، اولین واحد تلنگر (nudge unit) را در ایران راهاندازی کنم.