داستان من
رشته دبیری ریاضی طرح معامان خواندم ولیسانس it وفوق لیسانس کامپیوتر گرفتم ودارای مدرک تربیت مدرس روشهای مطالعه اharvard cert universal , وتند خوانی فانتوم مطالعه شریف وگذراندن دوره های مزرعه فکر بر اساس هوشهای هشت گانه گاردنر ووهوش وخلاقیت ومهندسی خلاقیت ضمن استعدادیابی واسعدادسازی لکوکاپ وگذراندن کارگاههای حضوری شخصیت شناسی وفن بیان مطالعه شریف شرکت کردم ودوره های اموزشی جامع ریاضیات اسان تتا ولکوسام وکتابهای متفاوت و لی............................................. همیشه از سال 84 که تدریس خصوصی اولین تجربه ام بوده تا مدارس ابتدایی غیر انتفاعی وراهنمایی و ودبیرستان وهنرستان ومراکز اموزش کامپیوتری وموسسات ودانشکده و مرکز اموزشی خودم وشاید........................ همیشه برام سوال بود و هیچ وقت راضی نبودم دنبال یک راز بودم وبا این که عاشق کارم بودم وهمیشه دانشپذیران عالی بودند مثلا رتبه در مسابقات کشوری وومجوز ورود به جهانی والمپیاد ولی..................................... باید کاری میکردم چرا از خودم گرفته تا دانش پذیران دوران دانش امزی دانشجویی و.... با این که نمره ها عالی وهدفها وارزوها عالی ولی برنامه ریزی واجرا ضعیف ویا ............ ادمها از کودکی گرفته تا نوجوانی وشاید جوانی یا حتی بزرگسالی دارند درس می خونند کافیه مدتی گذشته باشد در یک مصاحبه کاری سوالی از کتابی پرسیده شود نگوید باید مررور کنم مدتی گذشته حضور ذهن ندارم چرا ولی ...................... باید یک راز وجود داشته باشد نمیدانم یک مانع یک دلیل یا هرچیز ............... که ما را راضی کند چون نتیجه مطلوب را باید یگیریم فرض کنیم مثلا در درس یک دانشپذیر نمره 20 ولی به شرط خواندن هر بار قبل از ازمون ولی اگر یهویی بگن ازمون به هر دلیل که برای هر ادم متفاوت نتیجه قبل بدست نمی اید پس چه فایده من در دوره دانشچویی درسخوان ولی بعد از مدتی تمام شدن درس مدرکم را هم گرفتیم ولی یک ازدرسها را اگر تکرار نکرده باشیم کلا فراموش می شوند خوب پس در اون موقع با کسی که نخونده ان کتاب را چه تفاوتی یا مدرسی که عالی تدریس کند با شخصی که خیلی جدی نگیرد وقتی قرار هست بعد از مدتی فراموش شود پس............پس رفتم دنبال راز بگم باور کنید بالغ بر بالای پنجاه کتا ب شاید بیشتر از زمانی تصمیم جدی در پیشرفت متد اموزشم گرفتم مطالعه وتحقیق روی اموزشهای متد فندلاند و ژاپن وکره جنوبی و و..... در مسیر پیشرفت متد تدریس زاز عدم فراموشی وکسب نتیجه رضایت بخش ........ پس تا رازش بدست بیاد کارگاهها متفاوت انلاین حضوری وسمینار وزندگی نامه ادمهای موفق وباهوش مطالعه شد البته با مشکلاتی که ممکن است در مسیر برای هرکس پیش بیاد منم مبرا از این قانون نبودم ولی باید اتفاقی می افتاد من کارم را دارم وشغلم را دوست دارم وکسی مجبور نکرد من را بعد از چندین سال برم دنبال یادگیری در کارگاههای تهران و...وکلی هزینه ووقت ولی ........ باید اتفاقی می افتاد واین مشکل به ظاهر ساده ولی کاملا اتر گذار در سرنوشت ها چه کار کنیم که اطلاعات خوانده شده ما در هر کجا وزمان وشغل وسن وموقعیت هستیم فراموش نشود وهر زمان خواستیم در اختیارمان باشد ودر هرشغل وسن وازمون ومصاحبه دچار فراموشی اطلاعات وعدم سازماندهی ذهن نشویم و... ودر اخر فهمیدم ..... خدا را شاکرم واز او می خوام که مسیر تحقیق ویادگیری همیشگی ومطالعه وتدریس را برایم محیا کند تا در مسیر کنجکاوی بدست اوردن رازهای زیاد بتونم جلو بروم و وانرزی وموقیت دهد تا بتوانم حتی سرنوشت یک دانش اموزرا با توکل به خدا در حد توان تغییر دهم تا شماره دوم برایم دوباره یک شود انشاالله